بهار ۱۴۰۲

سرما در گریوان

در آغاز بهار امسال بارندگی نسبتا خوب و سرمای شدیدی در گریوان نیامده ولی وضعیت هلو و شیلیل‌ها حاکی از این است که یخ بندان زمستان ۱۴۰۱ شاخه‌های بارده را سرما زده و بر خلاف سال‌های پیش هنوز روح حیات در این درخت‌ها دمیده نشده است.

چشم و دست بر آسمان می‌مانیم، شاید دری دیگر بگشاید رزاق عالم و سال را نکو بدارد برای همه.

هیات هفت نفره( ۲)

هیئت هفت نفره(۲)
قانون واگذاری زمین طی سنوات گذشته در مقام اجرا دستخوش تغییراتی زیادی شده که هیچوقت بصورت رسمی لغو آن اعلام نگردیده است.
گرچه قانوان اولیه تحت عنوان لایحه قانونی واگذاری زمین و آئین نامه اجرائی آن، توسط شورای انقلاب تصویب شده بود ولی بعدها قوانینی همچون قانون کشت موقت و قانوان مرجع تشخیص اراضی موات که مکمل قانون اول و برای اجرا توسط هیات‌ها در مجلس شورای اسلامی تصویب شده بود، با مخالفت و چالش در شورای نگهبان قانون اساسی  مواجه گردید و از ابتدا شورای مزبور با قانونینی از این دست موافقتی نداشت ولی حسب ضرورت و با تاکید و نظر رهبر انقلاب تصویب و برای اجرا ابلاغ می‌گردید.
 اکیپ‌های گروه تحقیق مانه و سملقان در ساختمان ترویج در محل ورودی روستای اسلام‌آباد، در سه کیلومتری آشخانه مرکز بخش مستقر شده بودند.
 من هم در عصر یک روز گرم تابستان و در روزی از روزهای ماه مبارک رمضان به همراه مسول گروه تحقیق که از دانشجویان انسیتو تکنولوژی بجنورد بود و انقلاب فرهنگی، آنجا را هم مثل دیگر دانشگاه‌ها به تعطیلی کشانده بود،  وارد مرکز کار شدم.
 همکاران با برنامه ریزی و تعیین نوبت به روستاهای منطقه سملقان وارد می‌شدند، بطوری که از حد ترخص خارج نشده، فرم‌های مادر هر روستا را با حضور اکثریت مردم در مسجد پر کنند.
 به بنده هم ماموریت دادند که در دفتر گروه مانده، فرم بزرگ مالکین را پر کنم. توضیح مختصر ایشان با اشاره به فرم‌های درون قفسه و اینکه، عصر تعدادی از مالکین اطراف دعوت شده‌اند، پس از حضور آنان، فرم‌ها را تکمیل کنم، خودشان به روستای بیار و زوی علیا رهسپار شدند.
 گویی من قبلا این کار را انجام داده و آمادگی لازم را دارم، بدون هیچ پرسشی همکاران بدرقه کرده، برای اولین بار پست میز قرار گرفتم.
 میزی که سال‌هاست جزء جدایی ناپذیر من شده و همچنان، پشت آن قرار گرفته و به مقتضای زمان، به امور زمین پرداخته و ارباب رجوع و یا کارشناس و مسولی را راهنمایی کرده و نظر می‌دهم.
 بیش از یک سال پیش از آن روز اول کاری، در اولین دوره‌ی انتخابات مجلس شورای اسلامی، در زمانی که هنوز سال آخر دبیرستان را تمام نکرده بودم، در تبلغ یک کاندیدای مجلس به خیلی از روستاهای مانه و سملقان وارد شده و قدری با وضعیت زندگی مردم و مالکیت‌ها و تصرفات مردم در اول انقلاب آشنا شده بودم. شاید همین مختصر اطلاع اعتماد به نفس کاذبی داده و بی نیاز به آموزش و اطلاع از نحوه‌ی عمل کار سختی را شروع کردم.
 واقعه اولین روز کاری، هنوز هم بعنوان خاطره‌ای توام با پارادایمی است که گاه با نکوهش و گاه با تایید خودم همراه است.....

هیات‌های هفت نفره‌ی واگذاری زمین

هیات هفت نفره
مانه و سملقان(۱)
  آن روز همچو فردایی نبود که بخواهند، کلنگی بزنند یا روبانی قیچی کنند. همه‌ی کارها ساده و روان آغازی و پایانی داشت. 
   مرا دوستی از قول دوستی خبر داد که نهادی تازه تاسیس، فراخوانی برای شما دارد که بیایید برای تمشیت آرمانی از آرمان‌های انقلاب.
   جمعی از ما که هنوز دو دهه از عمر خود را نگذرانده، با طوفانی از جماعت، همراه شده، بهمن ۵۷ را از سر گذرانده، اینک از این مجلس به آن نسشت، در هر کلاس و انجمنی شرکت کرده و در پی یافتن راهی برای نشستن بر راه رفتگان بودیم.
   در هر یک از جمع‌ها ایده و نظری طرح و تبیین می‌شد. جماعت اندک ما عدالت طلبانی بودند که بعدها به در جمع بزرگی بنام چپ‌های مذهبی و نزدیک به تفکرات آیت‌الله منتظری و بهشتی و مشکینی تعریف شدند که با اجرای اصلاحات در مالکیت‌ها و زمیندار کردن، روستائیان بی‌زمین و کم‌زمین، مواق بودند. 
  همین تفکر در سطح کشور، شورای انقلاب را وادار به تصویب، قانونی کرد که از دل آن تشکیلات هیات‌های هفت نفره‌ی واگذاری و احیای اراضی به تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۵۹ بر آمد. 
  به مرور این تشکیلات در استانها و مناطق تاسیس گردید. بطوری که وقتی من در اول مرداد ۵۹ با درخواست، دبیر دبیرستانم که حال دبیر هیات شمال خراسان هم شده بود، آمدم، حدود یک ماه از شروع کار هیات گذشته بود.
  فردا که قرار است وزیر جهادکشاورزی به نمایندگی از دولت سیزدهم وارد مانه و سملقان بشود، با شروع تشکیلات ما و خصوصا، آغاز فعالیت من از این شهرستان که در آن زمان، بخش بود، مصاددف شده است. لیست محل‌های بازدید هیات دولت از روستاهای مانه و سملقان، فلش بکی است به ۴۲ سال پیش که مرا خاطرات بسیاری است از این دوران.
  به شرط بقا و امکان فرصت، خاطره و نکاتی از آن زمان و این زمان، از این خطه دارم که بمرور خواهم نگاشت.

آب، آب ، بازم آب

آب

چالش روز روستا و شهر آب شده و روز به روز بدتر هم می شود. گرچه گریوان نسبت به جاهای دیگر وضعیت بهتری دارد ولی خشکسالی امسال نگران کننده است و لازم است الگوی کشت و نحوه بهره برداری از آب تغییر یابد. برای این امر آموزش بهره برداران لازم و ضروری است. ولی نشانی از توجه مردم و مسولان برای آینده آب دیده نمی شود.

علی امجدی

 

      نام و نشان‌های  امجدی؛
به روزی گذرم از دشت‌های گرمه و جاجرم، یادی شد از جناب علی امجدی، او که از آخرین سال  دهه‌ی پنجاه به قول خودش شغل مادران کنار گذاشت و کارمندی برگزید. آغاز دهه‌ی شصت من و چندی با خاطرات شیرین او از شهرمان شروع شد. به طوری که کهنه قباله و نامهای دیگری  را نیمی به شوخ و نیمی جدی به او اعطا می‌کردیم. شناخت او به افراد و شغلها و سکونتگاه‌ها ، ما خادمان از مدرسه آمده را که هیچ آنانی را انقلاب فرهنگی از تحصیل و خانه‌اشان هم باز داشته بود، بی‌نیاز از پرس و جوی‌های اضافی می‌کرد. در پشت و روی خیلی از فرم‌های مادر و فرم‌های بزرگ مالکان منطقه فشار قلم او را می‌شود مشاهده کرد. در دادن تراکتور به روستاییان همان وسواس و دقت را به خرج می‌داد که دو دهه در قبای ساکنان شهر بخرج داده بود.
در دشتی خزان‌زده، از تخته سرفراز تا راه‌آهن و درق، بعد از کیلومترها فاصله از هم، تابلوهایی آفتاب سوخته و بی‌رنگ و رو با خطوطی رنگ پریده، نمایان می‌شدند:  مشاع میثم تمار، مشاع ابوذر، سلمان، علی‌ابن‌ابی‌طالب، خمینی ‌آباد، شهید یزدانی و ... . گاها این نامها با شماره‌های یک و دو و ...تکرار شده‌اند.
    دهه‌ی شصت جناب امجدی هم از مامورانی بود، که در راستای ماموریت سازمانی خویش، روستاییان بی‌زمین و کم زمین را متشکل کرده و به شغلی پایدار مشغولشان می‌داشتند. انتخاب نامها از ابتکارات ایشان است.
  این تابلوها و جاده‌های آسفالت خوب امروز کافی بود که مرا به سه و چهار دهه عقب برگرداند، به روزگاری که ماموریت‌هامون از مشهد به جاجرم و حتی بجنورد به جاجرم در راهها سنگلاخی و با خودروهای آن دوران، چند روز و گاهی یک هفته طول بکشد.
  

 

بهار

بهارمان بهاری شد

   اسفند و بهار خوبی داشتیم. سیل و ناملایمات آن در تعدادی از استانها، جان تعدادی را گرفت و دل خیلیها را بدرد آورد. ولی برای این نعمت بیواسطه الهی شکر باید و بخاطر خسارات، خود را سرزنش کرده در اعمالمان، در برخورد با طبیعت تجدید نظری باید و استغفاری شاید.

   اینکه این بارندگیها گذر از سالهای طولانی خشکسالی است و یا آثار و نتیجه ای از تغییر اقلیم، اختلاف و تردید وجود دارد. این اتفاق را به حساب هر کدام از این پدیده ها بگذاریم، فعلا مهم نیست، مهمتر اینکه، بهار تا اینجای کار سال خوبی را نوید می دهد. چندی است که باغ بیدار شده و دور از چشم سرمای سالهای پیشین، گلها را به پای برگها ریخته، مشغول بچه داری است.

آیت‌الله مهماننواز و سرچشمه گریوان ۲ - مالیه


ادامه آیت‌الله مهماننواز و سرچشمه گریوان

۲- مالیه 

 ...پدرم کوتاه و به اندازه یک سفر سیاحتی به خلیج چابهار در کرانه‌های دریای عمان بود. پدرم می‌گفت: حیف شد که دوره تبعید ...ادامه دارد حیف شد که دوره تبعید کوتاه بود و فرصت زیادی بیشتر از تنی به آب زدن برآیم پیش نیامد. ولی خدارو شکر که توفیق اجباری شد تا این خطه از میهن را ببینم. درگیری گریوانی ها و تبعید برخی از مالکان و نه لزوما، افرادی که در صحنه درگیری، در رسانه‌ها و دستگاههای اداری پیچید. شورای کشاورزی حسب وظیفه، وارد این موضوع شده و بررسیهایی صورت گرفت در چند جلسه، مسولین حاضر از جمله من، نظراتی را مطرح کردیم. طبق معمول جلسات قبل، مرحوم آیت‌الله مهماننواز، سوابق موضوع را از من جویا شدند. فامیل پهلوان پوششی بود که نه آیت‌الله و نه بقیه مسولین بدانند که من گریوانی هستم. دانستن این مسئله می‌توانست، توضیحات مرا در بیان ماوقع و سابقه استفاده مزارع منطقه بجنورد، از آب گریوان، جانبدارانه تلقی و از اظهار نظر و تصمیم گیری در این زمینه محروم شوم. در آن شرایط فامیل خود را فرصتی دانسته ، یاد خاطرات پدرم از صدور شناسنامه در دوره پهلوی اول افتاده، به روح حاج حسن خان پهلوان درود فرستادم. صدور شناسنامه را همزمان با سرباز گیری ( اجباری ) کرده، هنگ در روستای ارک بجنورد مستقر و برای روستاها پیغام فرستاده‌اند که برای گرفتن سجل به ارک مراجعه نمایند، حاج حسن خان که در جوانی به تجارت روی آورده، و مال‌التجاره تجار بزرگ را جا بجا می‌کرده و دوره‌ای همپای ملک‌التجار و حاجی اخوان، تجارت می‌کرده و جزء افراد اولین کاروانی بوده که رفت و برگشتشان به حج نه ماه طول کشید؛ بزرگ و معتمد گریوان شده، مامورین حکومتی، به منزلش رفت و آمد دارند. مالیه گیران حکومتی در گریوان مستقر شده‌اند ولی مردم توان پرداخت مالیات را ندارند. حاج حسن خان به نزد سر دسته ماموران رفته تقاضا می‌کند که یکسال مهلت بدهند تا کشاورزان، خسارات وارده به محصولات کشاورزی بر اثر خشکسالی را جبران نموده، قادر به پرداخت مالیه شوند. مامور مالیات نپذیرفته و اظهار می‌داردکه مامور است و معذور. حاج حسنخان به پسر وسطی که مسوولیت دام را هم بعهده دارد، می‌گوید: بهترین بره‌ی نرینه‌ی خود را انتخاب تا سحرگاه فردا عازم بجنورد شویم. روشنای روز آشکار نشده، میرزاجان، همراه پدر، زو ، فیروزه، ارک و تخته ارکان را طی کرده از دروازه قبله وارد بجنورد می‌شوند. فانوس سر تیرها خاموش شده، بارهای هیزم روی خر و قاطرها، منتظر پرداخت پته است تا برای فروش از دروازه عبور ک.

برگی از صد صفحه

خاطره نویسی تحلیلی

مطالب با چند ضمیمه از یکصد صفحه گذشته و من در شکم که آیا این نوشتار آنی است که خواسته شده و از آن مهمتر، تردید دارم که فردی و مسئولی آن را مطالعه کند. امیدوارم در صورتی که متولیان امور اگر بخواهند؛ بصورت رندوم هم این دسته نوشته‌ها را بخوانند؛ قرعه به نام من افتاده و برگ‌هایی از آن‌را مطالعه و اعلام نظر نمایند. در صورت چنین اقدام و اعلام هر نظری، حاضر خواهم شد، دوباره به مطلب خود رجوع داشته و نظر خواسته شده را تامین نمایم. این کار هیچ اثری که نداشته باشد به یادآوری خاطراتم کمک کرده و از پیری زودرس مغزم جلوگیری خواهد کرد. باشد که چنین افتد و من بتوانم به مرور بخش‌هایی از آن را با تغییراتی اندک در وبلاگ خود بیاورم.

سی سال خاطره

صد صفحه مطلب

  با همه‌ی سختی‌های کار نگارش فعالیت‌های سی ساله، دارم خوشحال می‌شم که چنین اجباری برام پیش آمده. به این می‌گن، خود را راضی کردن و یا تهدید را به فرصت تبدیل کردن ؟

  فرصت خوبی شده تا کارهای خوب و بدی که در سی سال کارم داشتم تا حدودی یادآوری و بعضا به آن اشاره کنم. شروع کار در دوره‌ای که بیست‌سال بیشتر نداشتم و بطور شبانه‌روز در روستاهای مانه‌سملقان، در گرما و سرما، به امید این‌که کاری کرده باشیم، دور می‌زدم.

  مجردی و انرژی جوانی و تاثیرات شعارهای انقلاب، وقتی در یک جا جمع شده بود، داشت از من و ما توانی می‌ساخت که به زعم خود می‌توانستیم، دنیا را گلستان کنیم. واقعا به گلستان فکر می‌کردیم. جنگل گلستان را دیده، دائم در این اندیشه بودم که بخش‌ها و شهرهای دیگر، اگر نه مثل گلستان، بلکه بوی از جنگل و مرتع آن‌را داشته باشد.

   با همین دیدگاه و با وجود این که در بخش افزایش سطح زیرکشت اراضی زراعی و باغی کار می کردم ولی، از تجاوز به مراتع جلوگیری می کردم. شب‌ها به سوی کور سوی تراکتورهایی که مراتع مرکش و قوری‌میدان و ... را پنهانی تخریب می‌کردند؛ رفته آن‌ها را از اراضی ملی و مرتعی بیرون می‌کردم. هرچند کارم این نبود و مجوز لازم نداشتم. بعدها فهمیدم که در وجودم طرفداری از محیط زیست نهفته و باید با طبیعت هماهنگ باشم. طبیعت دنیای کوچکم چه در مرکش و سالوک و کویر لوت و دریاچه‌ی ارومیه و بختگان و یا جنگل‌های آمازون و ... باشد.

  رفته‌رفته دیدم،‌نه‌تنها، جایی را گلستان نکردیم که بیش از سرعت زوال گلستان خویش، از آن گلستان کاستیم.

 چی می‌خواستیم و چی شد...

رای اعتماد

وقت کاره القلی براره

  فرصت و زمان زیادی را از دست رفته است. . اگر بخواهم برگردم به دنباله‌ی بحث گذشته ام باید از درد دل سگ شروع کنم که سخت آزار دهنده است آذار دهنده‌تر از حرف های برخی نمایندگان، و اعتماد او به مسئولین شهری کم از اعتماد به مردان اقتصادی کابینه نداشت. اما چه می‌شود کرد ؛ کم‌کاری و سهل‌‌انگاری در ثبت یاداشت‌ها باعث شده که سگ و حرف‌هایش در مسیر برگشت از شهر باقی‌مانده ، به حوادث دیگری مثل مذاکرات سه روزه‌ی مجلس و سالگرد 28 مرداد با کلی حرف و حدیث تازه وارد شویم.

        گرچه آقای روحانی کابینه‌ی خود را یک‌پارچه می‌دانست و انتظار پاره کردن آن توسط مجلس را نداشت. اما در رای معنی‌دار بهارستان وضع به گونه‌ای دیده می‌شود که کف انتظارات مردم که در معرفی آقای رئیس جمهور تداعی پیدا کرده، بازم بیش از انتظار راست افراطی است. اینکه بخش اقتصادی کابینه رای خوبی آورد حاکی از درک میزان خراب‌کاری هشت ساله و انداختن توپ مشکلات اقتصادی به دروازه‌ی دولت یازدهم است وگرنه در همین بخش  هم خیلی قصد مساعدت طولانی مدت نیست. با این وضع انتظارات مردم برای رفع مشکلات معیشتی ، به دولت فعلی منتقل و براحتی امکان سوال در چند ماه آینده را برای خود محفوظ داشته‌اند. هر گونه نارضایتی از اوضاع اقتصادی متوجه دولت جدید بوده و خواهند گفت ما در تایید وزراء و برنامه‌هایشان کم نگذاشته‌ایم. اما آنجا که انتظارات و خواسته‌های اجتماعی و سیاسی مطرح است، قدرت را منتقل نکرده خواهان حضور مردان هماهنگ خود هستند. به عبارتی‌ " وقت کاره القلی براره ، وقت مزده القلی دزده" با همه‌ی این‌ها و با تمام ملاحظاتی که آقای روحانی در برخورد با نمایندگان لحاظ نموده؛ درک درستی از اوضاع خصوصا توقعات جامعه و رای دهندگان بخصوص جوانان داشته و کمی تا قسمتی روی نظرات خود پافشاری می‌کند.

واگذاري زمين

اراضي مستعد

 با وجود موفقيت نسبي طرحهاي واگذاري زمين براي امور زراعت و باغ،در گذشته؛ هنوز مطالعه دقيقي از سود و زيان اقتصادي اينگونه طرحها بدست نيامده است. 

   با تعجيلي كه اخيرا براي واگذاري زمين صورت مي گيرد؛ احتمال عدم موفقيت اكثر طرحها، قابل پيش بيني است. كاهش شديد نزولات آسماني و افت آبهاي زيرزميني، موضوعي نيست كه از ديدگان كسي مغفول مانده باشد.  كثرت جويندگان كار و مراجعين براي ثبت نام و درخواست زمين به استناد اعلام دولت در برنامه سفرهاي استاني، به دستگاههاي مسول و عدم امكان تهيه زمين مناسب( داراي آب و ...) و مشكل پاسخگوئي آنان موجبات نارضايتي ارباب رجوع و كارمندان را فراهم خواهد كرد.

   بهتر است دستگاههاي ذي ربط قبلا دشتهاي مستعد را شناسايي، مطالعه و مطابق استعداد آنها نسبت به واگذاري اقدام تا از تخريب و تصاحب منابع طبيعي جلوگيري شود.  

شناسنامه روستا

اطلاعات مورد نیاز گریوان

  برای بیان خواسته‌ها و یا ترسیم نقشه راه و همچنین به منظور انعکاس مشکلات زبان آماری گویاترین زبانی است که در دستگاه‌های اداریمورد استفاده قرار می‌گیرد. شناسنامه‌ی روستا شامل اطلاعاتی است که توانمندی و نیازهای روستا را بیان می‌دارد.

  دهیار و شورای گریوان از مدتی قبل در پی تکمیل این شناسنامه از مطلعین و افراد مختلف کمک خواسته است. مزید استحضار گریوانی‌های محترم و افرادی که دسترسی به آمار و ارقام رسمی دارند، مواردی از این خواسته‌ها منعکس می‌شود. تقاضا شده به هر شکل ممکن این اطلاعات در اختیار مسولین گریوان قرار گیرد.

1-     جمعیت روستا در سنوات مختلف

2-     تعداد باسوادن

3-     تعداد شهدا، ازادگان و رزمنده و جانبازان

4-     اسامی شخصیت‌های ملی و استانی

5-     تعداد خانوارهای تحت پوشش بهزیستی، کمیته‌ی امداد و زنان بی‌سرپرست

6-     نام امام زاده و مکان‌های مقدس

7-     نام  بازی‌های بومی و محلی

8-     تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و رشته‌ی تحصیلی آن‌ها

9-     تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار ورشته‌ی تحصیلی‌ آن‌ها

10- اسامی تعاونی‌های تشکیل شده

11- مشکلات زیست محیطی روستا

12- نام و تاریخ بیماری‌های عمومی، شایع ومزمن در روستا

13- وسعت تقریبی روستا

14- وضعیت مالکیت اراضی

15- منابع آب و نام رودخانه‌ها، چشمه ها و...

16- نام گیاهان داروئی اطراف روستا

17- مقدار زمین‌های باغی و زراعی به تفکیک محصول

18- میزان اراضی آبی و دیم

19- تعداد واحدهای تولیدات دامی وگیاهی

20- جاذبه‌های طبیعی و گردش‌گری

21- فرصت‌های سرمایه‌گذاری در صنعت، کشاورزی، صنایع دستی، خدماتی، توزیعی، گردش‌گری، اقتصادی، فرهنگی و...

22- حجم هریک از محصولات کشاورزی، باغی و صنایع دستی و...

23- محصولات قابل صدور به کشورهای دیگر

24- نام معادن

25- صنایع موجود و مورد نیاز

26- نظران و پیشنهادها

رابطه نفت با گرانی زمین

کراهت خرید وفروش زمین
       وقتی  ذهنیات یادداشت ۲۹ اسفندوکشیده شدن واقعه ی مهم ملی شدن نفت به قصه خرید زمین ،مرورمی کردم برای عزیزی ،این  گفته ی بابام را بیان کردم که : هرچقدرهم که زمینی گران بود ، همانقدرکه کسی توانست پولش را تهیه کند بخرد چون دوروزدیگر کسی که ضرر می کند فروشنده ی زمین  است ونه  خریدار . ایشان هم برای تایید این گفته اظهارداشتند ، در منابع دینی فروش زمین مکروه است . کراهت فروش هم به سبب زیانی است که متوجه فورشنده می شود مگر اینکه به قصد تبدیل به احسن بخواهد معامله ای را انجام دهد. دربیان داستان قبلی ما هم که ازفروش اراضی کشاورزی توسط دهقان پیر ویا فرزندان شهرگشته وبی اطلاع از رنج دهقان ،شروع شد ، متضرر همیشگی همان کسی است که زمین را فروخته وغیر زمین را صاحب شده است. کمری دهقانزاده روزبروز افت قیمت پیداکرده وزمین فروخته شده اش  روزبروز رشد کرده و غیراز خریدار زمین ، واسطه های زیادی را به به نان ونوائی رسانده است.  افت قیمت خودروئی مثل کمری واون ماشینهائی که به قول بچه ها یک طبقه روی پیلوت ساخته شده اند(شاسی بلند هائی مانندپرادو و...) درکنار  افزایش قیمت زمین ومسکن ، همش به خاطر نفت ملی شده ی جناب مصدق است .( بازم بگم اینها ربطی به آقای دکتر مصدق وملی کردنش ندارد ) حالاکشورنفت دارد ومال خودش است .هرچند قیمت آنرا دیگران تعیین می کنند ولی ما بعدملی شدن صنعت نفت خیلی روی اکتشاف واستخراج آن زحمت کشیده ایم ، قیمت هرچقدرباشد بازهم به خاطرسرمایه گذاری زیاد دراین بخش وازآن بالاتربه سبب نیاز وتک محصولی بودنمان مجبوریم ، نفت را از زمین خارج کنیم وبه خریداران بفروشیم . با پولش چه کاربکنیم.بازداستان فرامایش هویدا: خارجیها کارکنند وما آقائی. خارجیها خودرو ، لوازم منزل ، لوازم آرایشی ، اسباب بازی ، سوزن ، پرتقال ونارنگی وموز ، بنزین ، شکر و...و...و...تولید کنندما مصرف .حیف که نمی توانندزمین تولید کنند.و همین یک قلم دردسرزا شده است .ما با پول نفت ، ماشینهای رنگارنگ وبا تکنولوژی روز که سهل است بنزین آنها راهم واردمی کنیم  ولی متاسفانه امکان ورود زمین را نداریم وهمین یک مشکل بلای جانمان شده است.شهرها بزرگتر وزمین گران وگران تر می شود.زمینهازراعی وباغات تخریب می شوند. ما همه ی این مشکلات را تحمل کرده  می توانیم، محصولات کشاورزی وباغی را وارد کنیم. ولی برای مسکن وخانه ی نسل متولد شده دردهه ۶۰ چه کنیم؟ 
  با هر طرح وترفندی هم که  می خواهیم جوانهارا صاحب خانه بکنیم نمی شه که هیچ باعث گران شدن زمینها می شیم. زمین تهیه می کنیم که شهر وشهرک جدیدبسازیم ، پولهای سرگردان درنزدیکی همان جا مسکن کرده ،مسکنهای ماراهم برای درد جوانها خنثی می کنند. پول جای امن وباثباتی می گرددچه جائی بهتراز زمین . اینجاست که زمین خواری ودلالی باب شده و دست ما درجلوگیری از تخریب وتغییر کاربری اراضی زراعی وباغها به جایی نمی رسد.علت را رها کرده به معلول خیره شده ایم .

خطرات آفلاتوکسین

آفلاتوکسین ذهن     
 
 اشغال ذهن ازهمه مشغولیهای اینترنتی ومخابراتی بدتراست.چه قیاسی ،همه اینایی  که گفتم باتموم پیشرفتها وپیچیدگیهاشون  قطره ای ازدریای بی کران ذهن انسان نیست .بااندک کشفیات بشر درمورد حافظه وذهن ،این همه سیستمهای مخابراتی  وهزاران کشفیا ت دیگر میسر شد. اگه همه ویا بخش زیادی  ازاین کره ی چندگرمی شناخته بشه ، چی می شه . ازهمین گویی قیاس می رودکه ذهن می تواندتابه کجاها برود .
      قصد این بود توجیح کنم کم کاری خودرا وعذرتقصیر بیاورم که : دراین چندروز،خصوصا بعد بحث پسته ، ذهنم روی آفلاتوکسین کلیک کرده وسم مهلک آن ممکن است بخشی ازنیم کره ی مغزم را ازکارانداخته باشد.یک وقتی تصورنفرماییدکه لابد دردوروز سیمینار علاوه براطعمه واشربه، پسته ،آنهم ازنوع صادرات برگشته اش داده اندکه موجب شده سم آفلاتوکسین بیش ازحد مجازدریافت داشته باشیم. نه ازاین خبرا نبود.حداقل برای مامدعوین عمومی جزچندگرم ،که اگه درصد سم آن به اندازه  ای که اروپا غیرمجازاروپااعلام کرده ، هم باشد، تاثیرفاهشی درذهن  ومغز نداشته که بتواند، نوشته های نیم بندمرا مختل کند.پس بایددنبال علت وعلل دیگری بود وآن قصد بودکه می خواستم یادداشتها خویش وخلاصه مقالات رسیده رابررسی ومطلبی درخور شان  میهمانان گریوان درج کنم .این هم هنوزمیسورنشده وبدینوسیله درپی یافتن کلماتی برای پوزش بودم که قصه بدینجا ختم شد. 
    گذشته از بیان موضوع به شوخ وجد ، باید گفت که خطر آفلاتوکسین جدی است .جدی ترازآنچه که مصرف کننده ی آن سوی مرزها دنبال آن باشند.دراین سوی فرصتها می سوزد.اگراین سم سموم دیگرذهن ماراازکارنیانداخته ،پس بایدچاره ای اندیشید.بااینکه آفلاتوکسین صادرات را مختل می کند ولی درصورت عدم رفع مشکل می تواندعوارض جانبی زیادی ایجاد نماید.عموما پسته درمحلهایی جانمائی وکشت شده که امکان زراعت ویا محصولات باغی دیگربه علت کمبودآب ، شوری آب ویاخاک میسر نبوده است.لذا اختلال درصادرات پسته یعنی ازدست رفتن ، یک میلیارد دلار ارز برای کشور، ازدست رفتن بازارهای هدف و واگذاری میدان به رقیبان تازه از راه رسیده،و یعنی فشارمضاعف برمردم حاشیه ی کویر .واین می تواندپسته لبهای ایشان را بسته نگاه دارد.وچنین مباد.

مشکلات پسته ایران

 تاخیروجه مشترک همایش ها
       اگه بشه به بعضی یادداشته ها مراجعه ودرآینده مطالبی ازمقالات اولین همایش پسته را بیان کردشایددینی به صنعت پسته ادا بشه؛ ولی درهمین حال که ساعات پایانی همایش برقراراست ؛یک چیزی که مدعوین بی اطلاعی مثل من و محققین وارائه کنندگان مقالات را کسل می کندتاخیر اجرای برنامه هاست .وشاید برای داوران هم ارائه ضعیف برخی مقالات آزاردهنده باشد. ولی دریک چیزهمه متحدالقول هستندکه بایدفکری کردتاضمن پیروزی دررقابتهای تجارت پسته ؛ خطرات دیگری مثل هجوم کویر ؛خشکسالیهای مداوم ؛ وازهمه مهمترسم مهلک آفلاتوکسین ؛ این محصول پرارزش صادراتی راازسبد صادراتی وارز آوری ایران حذف نکند. ....

اولین برف

  نگاههابه برف وباران
     اولین برف گرچه غافلگیران بودولی خوشحال کننده هم بود.امید اینکه نزولات آسمانی ادامه داشته وموجبات شادی بیش کشاورزان ودامداران را فراهم آورد. بااینکه درزندگی شهری بارشهای زیادوطولانی به خاطرسوءمدیریت شهری ساراختی رابه مردم واردمی سازد؛امااکثر ساکنان شهرها هم به اهمیت برف وباران واقفندمنتها به جهت ارتباط مستقیم رزق و روزی روستائیان به میزان بارشهای سالیانه ؛ برای مردم روستا بیشتر ملموس بوده وقدردان هستند.مثلا آمدن باران وبرف درفصل پاییزوزمستان باعث می شودتادامداربه رویش گیاهان مرتعی امیدوارشده ودام خودرا نگهداردولی فقدان بارش دراین فصول باعث می گرددتادامدارازترس ازبین رفتن دامهایش درفصل بهاروتابستان سال آینده ؛به فروش زودهنگام آنها اقدام نماید.کمااینکه این امرموجب فراوانی گوشت درزمستان می شودولی سال آینده بعلت نبودن دام موردنیاز؛گوشت گران خواهدشد.از زاویه سودمحور وزود گذرممکن است نگاه شهری وروستایی متفاوت باشد اماسودواقعی ودائمی افرادجامعه درافزایش نزولات آسمانی وتولیدبیشتراست.

از تهران تا رئین

اقوام وتیره های بجنورد

 

     بجنورد ازگذشته ایام محل زندگی اقوام وتیره های مختلفی بوده است .باوجود تنوع قومیتها ، امتزاج تیره های متفاوت با هم و زندگی توام با احترام ، مانع تشخیص  وآگاهی افرادناآشنا وبیگانه با فرهنگ بجنوردی ازتفکیک قومهای این منطقه است. رابطه ی نزدیک مردم بایکدیگر سبب گردیده تا اقوام مختلف ضمن تاثیر وتاثر از فرهنگ همدیگر به زبان ولهجه دیگران هم آشنایی پیدا کرده وبه راحتی با گویش طرف مقابل باایشان تکلم کرده وارتباط برقرارنماید.خیلی از ترک زبانان کردی یادگرفته وبا قوم کرمانج به زبان کردی صحبت می کنندوبرعکس .هردو اینها دربرخورد با ترکمنهابا لهجه شیرین ترکمنی آشنایی یافته وبا عنوان دوست آنها را مورد خطاب قرارمی دهند.ترکمنها ضمن گرفتن دختر از ترک وکرد وبقیه ،با همه سخت گیریهایشان بعضا دختر به تیره های دیگر می دهند.بلوچهای منطقه کال ایمانی با حفظ سنتهای خود با ترک ، ترکمن وکردها رابطه خوبی دارند.بربرهای سملقان وخرمده ترکی وکردی یادگرفته ودرتغییر ژنتیک خود ودیگران نقش داشته اند.
    اتحاد این اقوام متاسفانه  یا خوشبختانه  درمحرومیتها هم آنان راشریک غم یکدیگر کرده است.ترکمن وبلوچ رازوجرگلان همانقدر از خرابی راه وجاده و کمبود امکانات در مضیقه است که ترک رئین،تراقی(ترک وکرد) وکرد کاستان، چخماقلو و تات وفارس محمد آباد وگیفان و...
   شاید ظلم بالسویه عدل است؟ چرا که شهرها وروستاهای پیرامونی همیشه ازتزریقات قطره چکانی امکانات بهره برده ومراکز با سیل بودجه وامکانات مواجه اند ،که بعضا زیر ساختها توان جذب را به  مجریان نمی دهد.
    درهمین راستا باید عرض کنم ، برخلاف رویه مرسوم که کوتاه ترین راه رابرای حل مشکل برمی گزینند،در گریوان راههای کوتاه را رها کرده طولانی ترین راه ممکن را برای اتصال برگزدیده اند وآن راه باریک35 کیلومتر راهم سالهاست بدون هیچ عجله ای درحال آسفالت کردن هستند.
   این گفته نه از آن جهت آمد که مقایسه تهران مرکز با پیرامون باشد،چون این قیاس مع الفارق است بلکه این مشکلات از آنجا ناشی می شود که بیشتر بودجه عمرانی وهزینه ای باید ازقبل فروش نفت بدست آید.نفتی که فروش وقیمت گذاری آن دردست تولید کننده نیست.باارزان شدنش باید کمربند هارا محکمتر بست وبا گران شدنش  تولیدکنندگان خارجی از درآمد آن وما ازتورم آن بهره می بریم. رشد وتوسعه واقعی زمانی رخ خواهد دادکه تولید ثروت درتمام ایران با استفاده ازنیرو وتوان بالقوه تک تک ایرانیان صورت گیرد.آنگاه تهران مرکز هزینه ورئین در35 کیلومتری بجنورد مرکز تحمل رنجهای ناشی ازمشکل راه وغیره نخواهدبود.

نشست رئیس جمهوربااقتصاددانان

بیماری هلندی

هرموقع که پول نفت کشورازپاروبالارفت ؛روسای دولت ها گفتند بااین پولهاچه کنیم؟اولین بارامیر عباس هویدااین پرسش را مطرح کرده وگفته که آنقدرپول داریم که نمی دانیم بااین ها چکاربکنیم .ودرهمین رابطه درجای دیگر به این مضمون گفته بودندکه خارجیها کارمی کنندوماآقایی می کنیم ؛آنهاهرچه بفروشندمامی توانیم بخریم.درآن دوره مقداری ازاین پولهاراصرف واردات وبخشی را درکشورهای دیگرسرمایه گذاری کردند.
دوره دوم دولت آقای خاتمی هم برخلاف دولت اولش که باکاهش درآمدهای نفتی مواجه بود؛با افزایش قیمت جهانی نفت مصادف ومطرح شد که باین پولها چه کنیم؟
مسولین واقتصاددانهاازبیم ورودبیماری هلندی به اقتصادایران پیشنهادتاسیس صندوق ذخیره ارزی رادادند.این صندوق درزمان آقای خاتمی منتقدانی ازدوسوی موافق ومخالفین دولت وقت داشت .مخالفین دولت برای جلب نظر مردم تقاضای صرف مبالغ جمع آوری شده برای معیشت ایشان راداشتندوبعضی موافقین دولت هم برای اینکه نظرمردم را نسبت به دولت مثبت کرده باشندخواستارخرج این پولهابودند.دولت آقای خاتمی غیر ازمواردی که مجلس هفتم تکلیف کرده بودبقیه ارزهای حاصل ازفروش نفت را درصندوق ارزی پس انداز کرد.
دولت هشتم باخزانه ارزی قابل توجه جای خودرابه دولت نهم داد.دولت آقای احمدی نژادچون با شعارطرفداری ازقشرمستضعف روی کارآمده وقصد داشت این قشر ازدرآمدهای نفتی بهره مند سازددرابتدابه شکلهای مختلف ارزهای این صندوق رامصرف نمود.
روشهاوپیامهای انبساطی دولت (هرچنددرعمل عده ای ازمردم اعمال بانکهاراانقباضی شده می دانند.)موجب شد تاتعدادی ازاقتصاددانان نسبت به عواقب ناشی ازاین برنامه هابه دولت هشداردهند. نامه اولیه این عده با برخورد خوبی روبرونبودولی نامه اخیر باعث شدتاریاست جمهورمحترم ضمن استقبال درجلسه مشترکی به بیان نظرات دولت پرداخته ورودرروبا نظرات اقتصاددانان آشناشود.
پرسش مهم رئیس محترم جمهورتکرارسوالات همتایان قبلی بودکه: بااین پولهاچه کنیم؟قطعا نسخه واحدی ازنظرات موافق ومخالف روشهای دولت درنخواهدآمدولی شنیدن حرفهای یکدیگراگر ازسر نیازوناچاری هم که باشدبرای کشورطبعات خوبی خواهدداشت .
آیااین مباحث ادامه خواهدیافت؟
آیااین موصوعات درحضوررسانه های جمعی ومنتقدان پیگیری خواهدشد؟
آیاصندوق ذخیره ارزی خواهیم داشت؟
آیاازسرایت بیماریهای جدیدبه اقتصادایران جلوگیری خواهدشد؟
آیا...

درو

درویاجمع آوری محصول درگریوان
در درون وبرون روستامعانی کلمات رنگ محل به خود می گیرند.اصطلاح دروکردن روش جمع آوری است که درروستاها بیشتربرای جمع آوری گندم وجو به کارمی رود.برای جمع آوری محصول باغات میوه درو استعمال نمی شودبلکه چیدن میوه را مناسب می دانند.دروکردن با سابقه طولانی سختی ولذتهای منحصربه فردی دارد. زیبایی دراستعمال ،وسرایت به مشاغل دیگرباعث شده تا برای همه کس، چه آنها که حداقل سالی یک بار به روشهای پیشین ویا باوسایط وابزارهاروز،آنرا لمس می کنندویا آنان که اطلاعی ازچگونگی انجام آن ندارند،کلمه ای مانوس وآشناباشد.
درفرهنگ عامه گاها استعمال می شود که فلان کاسب ویا فلان روحانی به درورفته ،کنایه از آنست که اوبه دنبال محصول ودرآمدی رهسپارشده است.
همه این مقدمه ازآن باب آمد تارهگشایی باشد ازبرای آنکه بگوییم درگریوان مردم مشغول درویند.دروی گندم وجو.دروی دیمزازهاروبه پایان بوده وگریوانیها حال گندم وجوی آبی را درومی کنند.چه خوب بودبعد سالهادستی برداس ،خوشه ای چیده ودسته ای بسته بودیم.درو یابرداشت محصول اجتناب ناپذیر است .دهقان باد پاییزراتحمل تادانه ای بیافشاند،سرمای زمستان رابه انتظارتافصل سبزرویش سررسد .بهارراباعملیات داشت به پای کشته ایستاده تا آفتاب تمز ساقه های سبزراطلاسازد.واینک باید ازکشته ها پشته سازد.
هرچند عملیات کاشت وداشت زحمت زیادی داشته ولی درواتفاقی است که درفصل گرماپیش آمده ودراندک فرصتی بایدبه پایان رسد.آنجاست که همه اعضای خانواده ازپیر وجوان ،زن ومردبه قدروسع وتوان خویش می دروند.این ضرب المثل درمشاغل دیگرهم پیش امده ولی دردروی سنتی محصول مصداق بیشترمی یابد:کودکی ازفرط خستگی به پدرگفت :می شودنشسته دروکنم .پدرگفت بمیر ودروکن.

بنزین

  سهمیه بندی بنزین
     بالاخره بنزین سهمیه بندی شد.اگراین عمل راسنت شکنی وتغییروضع موجودبدانیم که به نوعی تغییر وتحول محسوب می شود؛ بایدگفت قبول این دگرگونی بیش ازتغییرات دیگردشواراست .دشوارنه ازاین جهت که توجیه علمی وقانونی نیازداشته باشدبلکه ازآن سبب که با خواست شخصی واقتصادخانواده هادرتقابل است ؛می تواندمشکل سازشود.دولت هم که نشان داده باخواستهای عمومی درمصرف درآمدهای نفتی همسویی می کند؛دراین فقره مشکل آنقدرحادوشکننده شده که علی رغم میل باطنی تن به اجرای چنین پروژه ای داده است.به هرروی عواقب اجرای برنامه سمیه بندی واحتمالا عرضه بنزین مازاد؛براساس قیمت تمام شده ؛ کمتراز آن است که سالهابنزین تولیدی ووارداتی به بهای کمترازبهای آب مصرفی بفروش رسیده ؛عواقب زیست محیطی واقتصادی جبران ناپذیری را برای مردم ببارآورده است.بایداقتصاددانان ومسولین موضوع رابابیان درست به اطلاع عموم برسانندتامردم ازآن حمایت کرده وبه شکست نرسانند.
      درواقع برای مردم هم مرگ یک بارشیون یکبار.سوبسیدهای موجودفساداداری واجتماعی زیادی راببارمی آوردودرثانی همیشه دولت مشکلات خودرامنتسب به یارانه هاکرده وبرمردم منت می گذارد.باقطع یارانه هابهانه ازدست مسولین خارج وهرکس نان ازعمل خویش خورد.

انبساط درحرف وانقباض درعمل

  آرمانگرایی وافزایش درآمدهای نفتی موجب گردیده تا مسئولین برای جلب نظر مخاطبان درسخنرانیهاوعده هایی بدهند که درمقام عمل امکان اجرانداشته ویااینکه بموقع میسر نباشد.عدم امکان اجرا به شرایط وفاکتورهای مختلفی بستگی دارد.(ازهمه فاکتورهامهمتر درآمدهای نفتی است که تعیین آن دردست تولیدکننده نیست.)
    برنامه های  دستگاههای اقتصادی برای اموراقتصادی خلاف آنچیزی است  که گفته می شود.بودجه دراختیار دستگاههای دولتی درحدی نیست که جبران مشکلات تورمی رانموده ویامیزان افزایشهای قانونی رابرآورده سازد.مشکلات ونواقصی ازاین دست باعث می گرددتانارضایتی به لایه های مختلف اجتماع ازکارمندوکشاورزو...نفوذکرده واعتمادبه برنامه هاووعده هاازکف برود.درواقع نظرات وبرنامه ها ی تبلیغ شده انبساطی است ولی درعمل سیاستهای انقباضی اعمال می گردد.

پرورش شتر مرغ

طرح پرورش شترمرغ (2)

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی

زبامی که برخاست،مشکل نشیند

   
      یکی از خصوصیات شترمرغ حساس بودن آنست .این خصوصیت طبیعی شترمرغ باهمه اهلی شدنش به یکی ازمشکلات نگهداری وپرورش آن تبدیل ومتقاضیان ومجریان را با نگرانی روبروکرده است.لذا هرگونه استرس شامل :ترس ،تغییر درجیره غذایی ،صداهای ناآشنابرای پرنده (پارس سگ،تراکتور ، سر وصدا و...)حضوربازدیدکنندگان ، وحتی تغییرات آب وهوایی برروی تخمگذار وباروری تخم ها اثرمستقیم دارد.
    درزمان استراحت بایدغذابافیبربالا،پروتئین وانرژی پایین دراختیار پرنده قرارگرفته ووزن پرندگان کنترل گردد.وزن اضافی درفصل تولیداثرمنفی درجفت گیری وتخم گذاری دارد.درفصل استراحت بایستی ویتامین وموادمعدنی به اندازه کافی دراختیارپرنده قرارگیرد.
   محصولات شترمرغ:

           بطورکلی شترمرغ پرنده مفیدی است که دراغلب کشورها باایجادصنایع جانبی ازتمامی محصولات وقسمتهای بدن پرنده استفاده می شود.

-          گوشت  : گوشت شترمرغ قرمز وشبیه گوشت گوساله است.امادو سوم چربی کمتری نسبت به آن داردوبه دلیل سطح کلسترل پایین وآهن بالا ، جایگزین خوبی برای گوشت قرمز می باشد.
- پر : پرشترمرغ بدلیل عاری بودن از الکتریسیته ساکن درکارخانه های دارای سیتم های الترونیکی وکامپیوتری که الکتریسیته ساکن مشکل اصلی آنهاست ،بسیار مفید است.این محصول برای گردگیری،تزیین علم درمراسم مذهبی ساخت انواع کلاه  ودرجلیقه وکیسه خواب نیز مورد استفاده قرارمی گیرد.
- چرم : چرم شترمرغ 5 برابر از چرم گاومحکم تربوده ودرعین حال قابلیت ارتجاعی بیشتری دارد.چرم این پرنده درصنعت چرم سازی به عنوان کالای گران قیمت مطرح است.از پوست ناحیه ساق پای شترمرغ که از صفحات فلسی ، مانند پوست مارمولک تشکیل شده نیز درساخت محصولات چرمی به خصوص پوتین گاوچران ها استفاده می شود.
- چربی : مورد استفاده خوراکی ومحصولات آرایشی
- تخم  : به غیر از مصارف خوراکی وتولیدی ،عده ای از هنرمندان به نقاشی روی پوسته بزرگ تخم شترمرغ علاقمندند.

اخذ مجوز احداث مزرعه شترمرغ :

           برای اجرای پروژه های اقتصادی درحال حاضر متقاضی یا مجری طرح باید با مراجعه به دستگاههای مسول مراحلی را طی نماید. طرح پرورش شترمرغ از طرحهایی است که مجوزوامکانات موردلزوم آن توسط وزارت جهادسازندگی صادرواعلام می گردد.
 مراحل قانونی :
- تهیه طرح : طرح پرورش شترمرغ باید ازنظر اقتصادی توجیهات لازم را داشته باشد.معمولا معاونت ها ی اموردام ومدیریت های جهادکشاورزی طرحهای تیپ اقتصادی ویا پارامترهای هرطرح را دراختیار متقاضیان قرارمی دهند.دراین طرحها ،تعدادشترمرغ ،مساحت اراضی موردنیاز، اعتبارات بانکی وآورده فردی،زمان بندی فازهای اجرایی طرح، تعدادنیروی انسانی موردنیاز،هزینه های اجرای طرح درسالهای مختلف ، سودخالص حاصل از فعالیت ،و...پیش بینی می گردد.
- ارائه درخواست مجوزتاسیس : متقاضی ضمن مراجعه به معاونت اموردام سازمانهای جهادکشاورزی استانها، طرح توجیهی ومدارک مورد نیاز طرح راارائه می دهد.

- صدور مجوز تاسیس : پس از بررسی طرح ومستندات مربوطه مجوز تاسیس واحد پرورش شتر مرغ صادر وبه متقاضی ارائه می گردد.
-درخواست زمین : متقاضی در صورتی که بخواهد از زمین دولتی برای احداث واحدپرورش شترمرغ استفاده نماید، مجوز تاسیس ،طرح توجیهی ومدارک دیگر رابه مدیریت اموراراضی دراستانها ویا به واحدهای اموراراضی درمدیریت های جهادکشاورزی ارائه می دهد.
- واگذاری اراضی : تقاضا به همراه طرح توجیهی ومدارک دیگر پرونده توسط مدیریت اموراراضی در کمیسیون ماده 32 مطرح ومجوز واگذاری اراضی موردنیاز صادرمی گردد.
- ساخت تاسیسات : متقاضی پس از عقد قراردادبا دستگاه صاحب اراضی وتحویل زمین نسبت به ساخت تاسیسات مورد نیاز برابر طرح ومجوزهای صادره اقدام می نماید.
- تسهیلات بانکی : مجری طرح می تواند باارائه مجوز های تاسیس واخذ زمین به بانکهای ارائه دهنده تسهیلات مراجعه وهزینه ی بخشی از احداث ونگهداری طرح را ازمحل تسهیلات بانکی تامین نماید.

تقاضای ایجادبانک برای گریوان

روسای محترم شعب بانکهای  کشاورزی وصادرات خراسان شمالی


    باسلام ، احتراما،باستحضار می رساند،  گریوان ازبزرگترین روستاهای بخش مرکزی در جنوب شهرستان بجنورد واقع گردیده است .این روستا بواسطه برخورداری ازنعمت آب فراوان دارای باغات میوه ومزارع  انواع محصولات زراعی است. چشمه سارهاودره های پرآب و کوههایی  مثل  سالوک گریوان رامحیطی زیبابرای گردشگری ساخته است .
   جمعیت حدود5000 نفری گریوان وروستاهای متصل به آن (علی گل ،قاپاق،کلاته ها،نیستانه)قابلیت تبدیل به شهررادارد.
   باعنایت به موقعیت واستعدادهای بالقوه وبالفعل گریوان وجود شعب بانکهای مختلف احساس می شود .ایجادشعبه ویاباجه بانکی فرصتی است برای آن سرپرستی محترم، تا ضمن کمک به توسعه روستایی سرمایه های قابل توجه اهالی راجذب نماید.
      درحال حاضر مردم مجبورند برای اموربانکی خود ،به بجنوردوبعضا اسفراین مراجعه نمایند.اقدام برای این تقاضا سود شما ورضایت اهالی رافراهم خواهد.
    گرچه بنده توفیق بودن در گریوان رافعلا از دست داده ام، ولی به سبب وابستگی هایی که دارم درمراجعت ها ی خود وبااظهاراتی که مردم ابراز می دارند، این نیاز را احساس وبه اطلاع رساندم.

شترمرغ

طرحهای اقتصادی واشغالزا(۱)
طرح پرورش شتر مرغ

    به شتر مرغ گفتند بارببرگفت: من مرغم ؛ گفتند تخم بگذار؛گفت:من شترم .این ضرب المثل رابرای کسانی که زیردررویی کرده و وظیفه خودانجام نمی دهند؛بکار می برند.ولی بااطلاعاتی که از شترمرغ به دست آمده اگر این دوکارراهم نکندبازهم خاصیتش بیش از تصوری است که عموم مردم در مورد این پرنده عظیم الجثه دارند.
   شتر مرغ پرنده بومی آفریقا بوده واز آنجا به سایر کشورها آورده شده است.پرنده ای  نسبتا حساس که برای پرورش آن باید شرایط لازم را فراهم کرد.
مشخصات شترمرغ:

- وزن تخم مرغ ؛ ۱-۲ کیلوگرم
- بلندا وارتفاع : ۵/۲ متر
- وزن پرنده : حدود۱۵۰ کیلوگرم
- سرعت دویدن : ۷۰-۶۰ کیلومتر
- بلوغ جسمی : ۱۴-۱۲ ماهگی
- بلوغ جنسی : ۳-۲ سالگی
-دوره تخم گذاری : ۸-۶ ماه درسال
-تعدادتخم درهردوره: ۶۰-۴۰ عدد ؛رکوردایران:۱۲۰ تخم
- تولیدجوجه هرپرنده مادردرسال: ۲۰ عددجوجه
-...
امکانات موردنیاز:
- گردشگاه هرپرنده : ۲۵۰ مترمربع زمین
- فضای مسقف (سایبان) برای هرپرنده : ۸مترمربع باارتفاع ۲متر
- ...
اطلاعات تکمیلی انشاءالله بعد ...

طرحهای اقتصادی

طرحهای تولیدی

       کلید تمام مشکلات اقتصادی  موجود در تولید نهفته است .دربستر تولیداشتغال به نرم های قابل قبول رسیده ، تورم به درصدهای غیر آذاردهنده نزول کرده، رکوداقتصادی رخت برخواهد بست.
       گفتن همه اینها به این سادگی نیست، وگرنه علمای اقتصادنسخه ای پیچیده ودراختیار مردم البته نه جلوتر ازمردم دردست متولین رسمی قرارمی دادند تا پاداشی از ره این طرح ونظر نصیب ایشان وافتخاری برای دولت مردان گردیده بگویند:دردوره زمامداری آنان چنین وچنان تلاشها شده که از دوره باستان تاکنون چنین رکوردی در وضع اقتصادی جامعه پیش نیامده است.آری به مفتی نیست که من امی وعامی بایک نوشته نظری دهم که با اجرایش  جایی گلستان شود .کل اگر طبیب بودی سرخوددوانمودی.
     به نظرم نسخه های اقتصادی ازهرنسخی سخت تر وپیچیده تر است. علمای اخلاق وسیاست و...می توانندنظراتی دهند وخودبهره برده ودیگری راهم مستفیض فرمایند.اما اقتصادچون ضمن ارتباط بادیگر علوم شیوه وراه ورسم خاص خود را دارد، درخیلی از مواقع به بهترین تئوریسین ها ی اقتصادی هم رحم نمی کند.اقتصادانی به زعم خود تمام محاسبات کارراکرده وگلوگاههارا شناسایی کرده تاطرحی موفق ارائه نمایدولی دراین بازی شطرنج عاملی کوچک وناشناخته تمام رشته اش راپنبه می کند.همین سختیهای کار باعث شده تا عده ای برای توجیه مشکل تقدم توسعه فلان را برتوسعه فلان مطرح نمایند.درصورتی که توسعه ابعادمختلفی داردوبایک بعد ممکن است رشددربخشی پیش بیاید ولی توسعه حاصل نمی شود.
     دریک بازاررقابتی از نوع سالم خیلی از امور قابل پیش بینی ومحاسبه است .قابل پیش بینی از این نظر که قوانین اقتصادی کوتاه و واضح وثابت هستند. دراین صورت بنگاههای اقتصادی دررقابت با یکدیگرضمن انتفاع  خودجامعه را از فعالیت خویش بهره مند می سازند.
     مادرقدوقواره ای نیستیم که به اقتصادکلان کاری داشته باشیم.به حقوق کارمندی ساخته وهرچند شبی بی شام ولی آرام بربالین می گذاریم. پس ازاین همه زیاده گویی چه طرفه؟ بله قصد بحث ونظری درباب  اشتغال درحد یک بنگاه اقتصادی کوچک ومحلی است، شاید اینگونه نظرات روزی به کارآید.ماراکه حاصلی نبوده دیگری را مشغول دارد.
     به هرروی قصد اینست که به فراخورحال بعضی طرحها وشغل هایی که امکان پیاده سازی آن درمقیاس کوچک میسر است به کمک دوستان ارائه تاجویندگان کارنظری فکنده ودراجراتکمیل کنند.این ایده هم درمراجعات حضوری ومکاتبه ای که از شهرهای خراسان بزرگ به دست دوستان همکار رسیده نشات گرفت .بااین گفتارتوامان اقتصادی وادبی و... دوستان قول داده انداگرخواسته وحرفی ازهرجا( گریوان وبجنوردومشهدو...)رسیدبی هیچ منت وپاداشی راهنمایی فرمایند.

گناباد

    میراث گذشتگان
      گنابادرا در هر زبان هر معنایی است باشد مابه زبان گریوانی : گن یا گون =خورشیدوگنابادرا سرزمین آفتاب می نامیم .این نام ولقب به وضعیت جغرافیایی گناباد نزدیک است.
    شرح دوستان وهمکاران از بهار گناباد وسوسه رفتنمان کرد ولی کمی دیر شده بود. از شقایقهای منطقه فیض آباد مه ولات که گذشتیم ُ علفها برگشته واز گلهای زرد وشقایقها در کال عمرانی ومنطقه گناباد اثری نمانده بود. با حیف وصد حیف گفتن ها صبحانه جمعه را در زیر درختان گز(تاق)عمرانی صرف کردیم.
 باوجودخشک شدن گلها وگرمی هوا ُ دیدن قنات قصبه وخوردن چند دانه توت نوبرانه به چند ساعت راه ومسافرت در گنابادمی ارزید.
    قنات قصبه گناباد از افتخارات گذشتگان است . قناتی به طول ۳۳ کیلومتر با مادر چاه ۳۲۰ متری در ۲۵۰۰ سال پیش چگونه احداث شده است؟ امروزه مردم که نه آیا دولتها توان انجام چنین کاری را دارند؟ آن رابه صرف اقتصادی می پندارند؟اگر صدها دلیل برای بودن یا نبودن شهرگناباد در چنین جایی را لیست کنیم ُ وجود قنات قصبه بودن را توجیه می کند . انبوه نقص های گناباد را قنات قصبه تطهیر می کند.
   قنات قصبه سازندگانت یادوعمرت جاویدباد . حلقه حلقه چاههایت پر آب و مسیرت همیشه زمان جاری باد. دستان ناپاک وچشمان هرزه ازتو دورباد.

جنگل رشتخوار

 نگاهی دوباره
      شهر تربت حیدریه نسبت به خیلی از شهرها رشد زیادی نداشته است . بافت شهر  تغییر چندانی را نشان نمی دهد.این در حالی است که وضعیت کشاورزی ودامداری در این شهرستان وشهرستان تازه تاسیس رشتخواردرآمدخوبی راعاید مردم می کند.غیر ازعبورراه آهن ُبافق - مشهد و اقدامات اولیه ای که برای مجتمع فولاد وکارخانه سیمان در حال انجام است ُ از سرمایه گذاری کلان دولتی ومردمی خبری نیست.سرمایه های مردم این شهر هابه مشهد وتهران وحتی نیشابور سرازیر شده ولی در خود تربت حیدریه ورشتخواربکار گرفته نشده است. بیان این موضوع در یک دیدار ساده ومقایسه ی آن با سالهای پیش است ُنه بامطالعه وانعکاس نظر مردم ومسولین .
     ازاینها گذشته هدف ما دیدن طبیعت بود. طی سالیان سال تغییراتی دروضعیت منطقه وسیعی از دشتی که غرب آن به مهنه و فیض آبادمه ولات وشرق آن بعد از کیبر کوه به افغانستان می رسیده ُ بوجود آمده ولی همچنان دشتی است که بهارش بهشتی است برای دامداران .از گذشته ی دشت بزرگ جنت آباد جنگل(مربوط به شهرستان رشتخوار) وکیبرکوه (شهرستان خواف)توصیفاتی نقل است که نسل امروزی را افسانه می نماید.نام روستاهای جنگل وباغ بخشی ومحله هایی مانند آهنگران وکوده و حا جی میر وعلی نقی و...که امروزه به روستا تبدیل شده اندحکایت از وضعی غیر از وضعیت امروزدارد.
       سوابق این دشت حاکی از مالکیت افرادی مثل تیمورتاش وخیامی است که از دامداران ُ عشریه دریافت می کرده اند.غیر از دامداران ساکن در روستاهاومحله های دامداری منطقه ُ دامدارانی از بخش  زاوه و...در زمستانهادامهای خود را به این محل می آورند.
       اقدامات اولیه مالکین برای حفر چاههای عمیق وگسترش کشاورزی در اراضی ملی ومصادره ای بعد از انقلاب موجب شده تانسل حیوانات وحشی  مثل گورخر وگربه وحشی و...دراین دشت منقرض شود.صدمه اول راحفر چاه عمیق  وایجادمزارع کشاورزی به طبیعت اینجازده وصدمه بعدی که شایدهنوز کاملا آشکار نشده باشدُ سد شهید یعقوبی ُ خواهد زد. این سد برروی کال سالار در شمال روستای ملک آباد زده شده است .کال سالار سیلابهای برخواسته از دامنه جنوبی کوههای مشرف برجلگه حاصلخیز رخ رااز سمت کامه علیا وسفلی جمع آوری واز محل روستای ملک آباددر جاده رشتخوار وخواف به دشت وارد می کند.این سیلابها درمسیر خودُ مراتع ومزارع زیادی رادرجهت شمال به جنوب از کنارجاده خواف تا روستاهای روشناوند و...گنابادسیراب می نمود.ظاهر امر اینست که سد ایجادشده از پراکندن سیلابها جلوگیری کرده وهرزآبها را جهت داده وبه مزارع هدایت می کندولی فجایع زیست محیطی زیادی بدنبال خود خواهد داشت. اولین مشکل برای خود بخش کشاورزی پیش می آید.قناتها را خشکانده  ُآب چاههای عمیق محل افت کرده وآبهای شورُ این چاههاومزارع را تهدیدمی کند.منطقه جنت آبادوجنگل بهترین مزارع پنبه شهرستان رشتخوار را دارد ودو کارخانه پنبه پاک کنی در آنجا احداث شده است .
     قسمت زیادی ازگوشت ولبنیات مورد نیازشهرهای تربت ورشتخوارتوسط دامداران اینجا تامین می شود. منطقه ی بزرگی  با این وضعیت ازنظر دمداری وکشاورزی باآینده ای پر مخاطره روبروست.پرواضح است که مضرات دست بردن در طبیعت بیش از منافع آن است .
       باری به هرجهت دیدن روز جمعه از این منطقه  یادآور روزهایی بود که باخوردروهای اسقاطی در جاده ای خاکی وشنی در دمای بالای سی درجه بدون هزینه های ماموریت مرسوم امروزی ُ رفت وآمد می کردیم.  ...

دستگیری شهرام جزایری

        رفتنم بهر چه بود که آمدنم بهر چه باشد 
       اگر به آنچه در عالم واقع می گذرد اعتمادکنیم (ُ که باید چنین باشد مگر خلاف ان ثابت شود) ُ گرفتن شهرام جزایری وآوردن وی به ایران اتفاق خوبی است .خوب از جنبه های مختلف . خوب بود اینکه زندگی در دنیای کوچک شده امروز ی جز با تامل وهمکاری مقدور نیست ُ اگر مقدورهم باشد  به هزینه هایش نمی ارزد. دیگر آنکه با آمدن او : آمدنم بهر چه بود که رفتنم بهر چه باشد روشن خواهد شد . چگونه رفت؟ به چه  شیوه برگشت؟ جرم چگو نه اتفاق افتاد؟ چه گذرگاههایی وجود دارد که افرادی بدین سان عبور و اینگونه بار می آیند؟چه افرادی به این میزان از رشد می رسند؟ نسبت برخورد با اینگونه افراد با موضوع سرمایه گذاری وفرار سرمایه چیست؟و... امید است مردم در جریان نقاط کور قضیه قرار گیرند وهمه این کارها برای راه بندان تخلفات باشد ونه تسویه حسابهای سیاسی واقتصادی .

آگهی مناقصه سال1312

        یک آگهی  دیدم که یکی از سازمانهای دولتی برای خرید آفتابه پلاستیکی مناقصه ای انجام داده بود .به این  آگهی عده ای خرده گرفته بودند .
      یک  آگهی مزایده  چند سالی است به دستم رسیده مناسب دیدم جهت استحضار دوستان ارائه نماییم . در واقع اجرای بعضی تشریفات اداری در بوروکراسی موجود اجتناب ناپذیر است مگر اینکه روش والگوی جدیدی طراحی و اجراگردد .
Picture 004 - توجه دارید که مجموع مبالغ حاصل از فروش این اقلام ُ رقم قابل توجهی با ملاکهای آنروز هم نبوده ولی دستگاه متولی برای اجرای قانون موظف به اجرای تشریفات مناقصه بوده است .
      چند سالی است که تحت عنوان تحول اداری برنامه هایی مطالعه وبررسی می شود ولی هنوز نتیجه وخروجی روشنی نداشته است .

رج

       سالها پیش آن روزها که بافت وفروش قالی در بازارهای خارجی وداخلی رونق داشت مردم گریوان شغل دوم وسومی بنام قالی بافی داشتند . سبک ُ بافت ونقشه های قالی وقالیچه گریوان منحصر بفرد بود . مردم برای تثبیت رنگ قالی پشم های ریسیده شده را به روش های خاصی رنگ می کردند. آنان از بوته گیاه خودروئی بنام رج ُ  پوست گردو و... برای رنگرزی استفاده می کردند . قالی که با این روش رنگ می شد بعد سالها استفاده وشستشو در اوج گهنگی بعنوان فرش صادراتی از  ویژگی  خاصی برخوردار شده و به مبلغ بالاتر از فرش نو به فروش می رسید . بافت قالی در آن سالها شغل مستقیم برای خانمها وشغل غیر مستقیم برای آقایان بود .       
      فروشندگان قالی در بجنورد یک دست در روستاها برای ارائه خدمات بافت قالی داشتند ویک دست دیگر در بازار یابی و صادرات فرش به کشور های دیگر .  فرشهای رنگارنگ ماشینی کمتر دیده می شدند . غالب فرشها دستی واز پشم تهیه می شده است .

Image(2070) -
بوته گیاه رج

گریوان در راه(4)

                                     گریوان و راه (۴)

       بحث راه گریوان تاریخی طولانی دارد . این بحث حداقل از زمان استفاده از وسایط نقلیه برای آمد وشد مطرح بوده وهست . علاقه به پیگیری برایم از آنجاست که براین باورم که بارفع مشکل راه ، گریوان بعنوان روستایی با استعدادهای بالقوه می تواند مرکزی برای اجرای طرحهای توسعه خراسان شمالی مطرح شود . طرحهایی مانند : گردشگری و اکوتوریسم ( بومگردی - توریسم برپایه طبیعت ) ، طرحهای تولیدات گل خانه ای برای نیاز داخلی وصادرات ، تولیدات آب معدنی ، گیاهان داروئی ، پرورش ماهی ، تولیدات زراعی باغی ( نهال ، حبوبات وبنشن جات ، سیب ،گیلاس و...) مطالعه واحداث سد ، ایجاد صنایع دستی ، و...

       در این رابطه راه زو  از اهمیت بیش از پیش برخوردار شده وعبور راه از این مسیر را برای مجریان توجیه می کند.  ...

اقتصادی کردن کشاورزی

     بهترین کار در هر فعالیت اقتصادی کردن آن ویا به عبارتی سود آور نمودن آن فعالیت است . بخش کشاورزی برای اقتصادی کردن ورقابتی شدن در سطح جهان بامشکلات عدیده ای مواجه است .  قطعات کوچک زمین های کشاورزی مانعی در سرراه مکانیزه شدن کشاورزی است . البته شاید یکپارچه سازی اراضی کشاورزی در همه مناطق به دلایل مختلف مانند : اختلافات فرهنگی ُ مسائل ارث ُ و... میسر نباشد ولی با آموزشهای لازم می توان بهره برداران بخش کشاورزی را متقاعد کرد که یک پارچه شدن اراضی در کاهش هزینه های تولید  ُ  بهره برداری بهتر از منابع آب وخاک ُ  مکانیزه کردن مراحل کاشت ُ داشت وبرداشت محصول ُ  افزایش تولید ُ  و...موثر خواهد بود. 

Image(1856) - برداشت سنتی سیب زمینی

و اما بنزین

       بعضی موضوعات از بس حواشی زیاد داشته و  چند سویه هستند که اکثرمردم وحتی مسولین بطور خیلی عادی وریلکس خود سانسوری کرده وبه راحتی منافع زودگذر خود را به همه بدیهیات روزگار و  دانسته ها یشان ترجیح می دهند . باحساب دو دوتا چهارتا  همه می دانند که بنزین با این شیوه مصرف   دو ضرر مهم وغیر قابل جبران برای کشور دارد :۱- ضرر اقتصادی و هدر رفتن سرمایه نسل امروز وفردا  ۲-  آلودگی محیط زیست وعوارض ناشی از آن
    باهمه اینها ظاهرا نمایندگان مردم ودولت حاضر نیستند به این وضع خاتمه دهند . شاید حل یکباره و آنی میسر نباشد ولی هیچ روزنه ای وبرنامه ای هم دیده نمی شود که در آینده به این وضع خاتمه دهد .   این موضوع بی اختیار مرا یاد فرمایشی از استاد مطهری انداخت به این مضمون که عوام گرایی مانع خلاقیت و نو آوری می شود .

دست غیب آدام اسمیت

                                           دست غیب آدام اسمیت

  آدام اسمیت اقتصاد دان معروف معتقد بود  که دست غیب عرضه وتقاضا تنظیم کننده بازار بوده ونیازی به دخالت خارج از این سازوکار نیست . البته بحرانهای شدید اقتصادی بعد از آقای اسمیت  اقتصاددانانی مانند آقای کنز را وادار کردکه به حدودی از دخالت دولت در تنظیم بازار رضایت دهند ویا طرفداران سوسیالیسم به دخالت مستقیم دولت در امورد اقتصادی معتقد شوند .
      با همه این احوال نظریه آقای اسمیت ارزش و اعتبار خاصی میان اقتصاددانان امروز دارد . ایشان را عقیده بر این است که دخالتهای دولت مسکنی برای کوتاه مدت بوده در درازمدت بضررمصرف کننده و تولید کننده خواهد بود .

       توزیع کنندگان ارزاق عمومی مانند مرغ در گذشته وگوشت ... در آینده در صددند تا به تولید کننده تفهیم نمایند که آنچه ما توزیع می کنیم (ویا می فروشیم ) کمکی است به مصرف کننده در سر سفره ( افطاری ) وگرنه قیمت واقعی همان است که در بازار وجود دارد ( تعیین می شود ) . ولی همچنان تولید کننده ناراضی از هزینه های تولید و نگران آینده واحد تولیدی خویش   ، و مصرف کننده ناتوان از پرداخت قیمت تمام شده محصول است  . این وضع محدود به موادغذایی نبوده ودر بخش مسکن و... هم خود نمایی می کند .

مشارکت روستایی

PRA یا ارزشیابی مشاركتی روستایی ( آئیژ عزمی )
PRAیا به عبارتی ارزشیابی مشاركتی روستایی تكنیكی است كه برای جمع آوری اطلاعات بر مبنای اطلاعات جامعه و نیازهایشان برای استفاده در برنامه های توسعه جامعه و سواد آموزی به كار می رود .