رباط قلی

  آنچه را که تابلوی رنگ و رو رفته‌ی رها میان علف‌های اشتران بنام رباط قلی معرفی می‌کند ( حد فاصل روستاهای قلی - کلاته ترکها با گازان  تا سنخواست) جایی است کاروانیان خسته‌ی راه خراسان در آغوش می‌کشیده است.
این بنای تاریخی را از سالهای ۵۹ تا ۱۳۷۰ بارها دیده بودم. در آن سالها به اسم کاروانسرا و رباط کلاته شور می‌شناختیم.  کوره راهی ما را در مسیر آمد و شد به تخته سرفراز بدانجا رهنمون می‌کرد. از آن سالها جز سقفی شکسته و دیدارهای ریخته چیزی به خاطر ندارم. ظاهر بنا هم گویای آنست که قدری مورد توجه واقع شده و از آنچه در ذهن داشته‌ام به مراتب زیباتر و با شکوه‌تر گشته است. 
تخته سرفراز آقای سلطانعلی سلطانی به اداره‌‌ی انقلابی ما شناساند و با سماجتی که بخرج داد چند حلقه چاه در آنجا حفر گردید. بلند پروازیهای سلطانعلی او را به مهدی خان منطقه معروف کرده بود. گرچه همچون مهدی خان حاتمی سرنوشت خوبی برای او در سرزمین رقم نخورد ولی پیگیریها و کارهای او توانست برخی از اهالی فاقد شغل روستاها را صاحب آب و زمین نماید.
 کوره راه مورد اشاره جاده قدیمی و یحتمل ملی بوده بین جلگه‌های شوقان و سنخواست به سمت اسفراین. با احداث جاده از چشمه‌ی خالدآباد( روستای انتهایی اسفراین و  روستای ارگ در مرز انتهای شهرستان جاجرم ) به سنخواست، این راه مهم مورد بی‌مهری قرار گرفته وگرنه با احیای این جاده روستاهای شرق رباط قلی شامل  استعین ، قراجه رباط اسفراین، قلی و کلاته ترکها و در غرب و جنوب روستاهای دربند، ملاویس، موری، کرف و سنخواست، برای رفت و آمد به شهرستانهای اسفرایین و بجنورد از کنار این رباط با شکوه عبور می‌کردند. در این صورت رباط و کاروانسرای قلی بیش از این مورد توجه سازمان میراث فرهنگی و میراث داران واقعی قرار می‌گرفت.

کرونا

کرونا بخشهای مختلفی از زندگی ما را تحت شعاع قرار داده است. درگیر پاردوکسی هستیم، خرج و مخارج بابت عروسی و عزا و دید و بازدیدهای خانوادگی و جلسات اداری کم شده ولی دلتنگی‌ها بیشتر شده است.

عروسی دخترم بتاخیر افتاده، هم بخاطر عدم امکان گرفتن مراسمی هرچند کوچک و هم به سبب افزایش سرسام آور قیمت دلار و تاثیر آن بر روی مایحتاج زندگی و لوازم خانگی و خرید جهاز .

مسیح آقا سربازی را تمام کرده و منتظر کارت پایان خدمت است و ما نگران شغل و آینده‌ی او دیگر بچه‌ها. 

از این نگرانیها که بگذریم، موج سوم کرونا کل جمعیت کشور را بخر انداخته، بطوریکه مدتی است روزانه حدود سیصد نفر از مردم عزیز ایران جان خود را از دست می‌دهند. این وضعیت مرگ و زندگی استرس زندگی به خانواده‌ها وارد می‌کند.